The Peace Seekers
  • حکمت معنوی
  • حکمت روزانه
  • زبان
    • English/Vietnamese

بیشتر به درون بنگرید (Look More Inside)

3/31/2018

 
Picture
به درون بیشتر بنگرید. به بیرون نگاه نکنید. به من نگاه نکنید. به درون خودتان بنگرید. ببینید اگر به اندازه کافی تمیز هستید، اگر از لحاظ معنوی پیشرفت کرده اید، اگر زندگی اتان از قبل شادتر است، یا اگر به هر دلیلی از لحاظ معنوی، ذهنی و فیزیکی به کسی كمك می کنید. آنگاه شما باید به خودتان افتخار کنید. فقط این است، نه بخاطر اینکه شما یك شخص با اهمیتی هستید که من از شما دعوت کردم، اینطور نیست.  
 
اگر شما از لحاظ معنوی پیشرقت کنید، یك شخص مهم هستید. اگر زندگی شما در این سیاره برای شخص دیگری مفید بوده یا مفید باشد، آنوقت من  بسیار مفتخر و بسیار خوشحال خواهم بود. برای شما خوب است.
و شما واقعاً با مثال و نمونه نشان دادن خود کار من را گسترش می دهید. و من خیلی خوشحالم  و  برای آن از شما متشکرم. شما شخص مهم من هستید.
 
در این دنیا، در این سیاره، ما زمان را داریم. منطورم این است که فاکتور زمان را داریم. و وقتی زمان شما به آخر می رسد،  شما هیچ چیز دیگری ندارید. مهم نیست که چقدر ثروتمند باشید، مهم نیست چقدر فقیر باشید، مهم نیست چقدر زیبا، چقدر خوش تیب، چقدر فوق العاده، چقدر مشهور باشید وقتی زمان شما به آخر برسد کارتان تمام است.
 
بعد از شصت سالگی، احساس می کنید که زمان شما به پایان نزدیك شده است. آیا این را می دانید یا شما چنین احساسی ندارید؟ دارید؟ نه؟ به هر حال هیچ کدام از شما بالای شصت نیستید. بیست ساله هستید، درست است؟ چهل ساله هستید، درست است؟ جوانید. به این دلیل است.  متاسفم. فکر کردم که شما مسن هستید. نیستید. از آنجا که شما همیشه مرا مامان صدا می زنید بدان معنی است که شما جوان هستید.
 
دیگر من را "مامان" صدا نزنید.
از سگ من بیاموزید، عزیز خوب. او هرگز من را "ماماٰن"  یا "دوست" یاٰ "خواهر"، "برادر" یا "عزیز" ، "محبوب" صدا نمی زند. هیچ!
همیشه "استاد محبوب" است. 

ازش پرسیدم چرا. به او گفتم من مادرش هستم، گفتم، "من مامان تو نیستم اما من یك مادر جایگزین هستم. من درست به اندازه مادرت تو را دوست خواهم داشت، بنابراین نگران نباش."     
وقتی برای اولین بار آمد، مرتب  دلداری اش می دادم. می گفتم،." حالا تو یك مامان داری. نگران نباش. من  تا انجایی که بتوانم به بهترین صورتی که بتوانم از تو مراقبت خواهم کرد. تو بهترین غذا، بهترین مراقبت، یك خانه خوب برای همیشه و عشق من را برای همیشه خواهی داشت."     
 
اما او هرگز من را ماما خطاب نمی کند. ازآنرو از او پرسیدم، "چرا تو همیشه حتی در زندان یا هر وضعیتی من را استاد خطاب می کنی؟"
اگر من چیزی از او  بپرسم، او همیشه من را چون " استاد" خظاب می کند. گفتم، "به چه دلیل است؟"
 
او گفت،
"هر کلمه ایی قدرت حمل می کند.  'مامان' عشقی محدود است.  شما را استاد، استاد اعظم خطاب کردن، متفاوت است. بركت بیشتری می رساند." این چیزیست که او گفت. "این یك راه شایسته برای خطاب کردن شما است." زیرا او در آن زمان می دانست که من از ساکنان ایی آس گُو هستم. و حالا من نمی دانم اگر که او می داند که من از ماورای ایی آس گُو هستم یا نه. هرگز بهش نگفتم. اما او در همه جا به همه به هر کسی مرتب می گوید.     

او حتی در جنگل من در هنگ کنگ به خوك های جنگلی نقل کرد که: "استاد از ایی آس گُو" است.
یا در  تایلند، هر کسی که من را ملاقات می کرد، او مرتب پارس می کرد، فغان می کرد، با زبان خودش   می گفت که "استاد از بزرگان است! استاد یك شخص معمولی نیست. بهتر است که شما احترام بگذارید،" و از قبیل همه این چیزها "و به او اعتقاد داشته باشید." او تمام مدت موعظه می کند!      

بنابراین، گاهی اوقات که باید با دامپزشك صحبت کنم یا چیزی و او ناگهان می پره داخل... نه اینکه می پرد بلکه  توی مکالمه و سخنرانی ها می پرد. بنابراین من باید بعضی اوقات به او بگویم که دهانت را ببند.: "متاسفم، خفه شو! برو بیرون!" او خیلی بامزه است. خیلی بامزه.
به من می گه هر چه شما می خواهید. مراقب خودتان باشید به ویژه از نظر معنوی.  
 
مرگ ترجیحا بهتر از ترك کردن تمرین معنوی است. چون اگر ما بمیریم، همیشه می توانیم برگردیم. اما اگر تمرین معنوی امان را رها کنیم، شاید ما دوباره شانسی نداشته باشیم که ادامه دهیم. متوجه می شوید؟ 
 بر خلاف اصول خود، بر خلاف شأن و مقام خود، بر خلاف استاندارهای اخلاقی یك انسان کاری نکنید، در مورد موجودات مقدس صحبت نکنید.
 
خوب، در واقع اشخاص مقدس در آن بالا آنها به این اصول احتیاج ندارند. آنها به همه این قوانین اخلاقی احتیاج ندارند، زیرا که در آنجا آنها هیچ چیز بدی ندارند. کلمه "بد سیرت" یا "رفتار بد" در آنجا وجود ندارد بنابراین آنها مجبور نیستند تمام این قوانین را داشته باشند، فقط این سیاره، زیرا که ما تحت کنترل قدرت بالاتر قرار داریم. بله.  

اما بعد از تشرف، هیچ کس واقعاً نمی تواند به شما صدمه بزند مگر اینکه شما چیزی اشتباه انجام دهید. آنها آن را شمارش می کنند، رنجه اتان را، مشکل سازی اتان را حتی دقیق تر شمارش می کنند، و حتی اگر من بتوانم به شما كمك کنم، حتی اگر بخواهم نمی توانم کاملاً ۱۰۰ %  آن کارمای بد را از شما بر دارم. زیرا ما در این دنیا هستیم، هر چه هست من در باره این دنیا صحبت می کنم. نمی توانم در مورد آنجا صحبت کنم.   

در آن بالا دیگر نیازی به صحبت کردن نداریم. فوراً متوجه می شویم؛ هیچ نیازی برای صحبت کردن نیست. فرض کنید شما در یك سطح بالاتری در بهشت هستید، ما فقط در جوار یكدیگر می نشینیم و سپس شما همه چیز را درك می کنید. من یك کلمه نمی گویم.  
​
فرض کنید در این دنیا، شاید رئیس جمهور شما را بعنوان پسرش یا دخترش قبول کند، اما اگر بیرون بروید و کار بدی انجام دهید، پلیس شما را می گیرد. رئیس جمهور نمی تواند هیچ کاری انجام دهد. ممکن است کمی از شدت یا حکم مجازات كم کند اما او نمی تواند شما را آزاد کند. او نمی تواند تمام جرم شما را پاك کند.   
 
بنابراین هر جا که برویم، بخصوص برای خارجی هایی که برای بازدید به اینجا آمدند باید به این قانون احترام بگذارند. حتی اگر شما با آن موافق نیستید. اما دولت، در این زمان یا آن زمان یا یك بار یا بار دیگری دلایل خود را برای داشتن این نوع قانون دارد. شاید کسی قبلاً از آن سوء استفاده کرده بنابراین باید اقدام به پیشگیری متفاوتی داشته باشند. بنابراین شماره یك، شما سرساعت بیایید و سر ساعت عازم شوید، شماره دو، شهرت انجمن های ما را با بی حرمتی و سرکشی خودتان نسبت به قوانین این کشور لکه دار نکنید. 
 
 
 
مثال یك استاد روشن ضمیر را تعقیب کنید و به دنیا از صمیم قلب خدمت کنید   
    عصر ۲۳ سپتامبر۲۰۱۷، ۲۴ سپتامبر۲۰۱۷ 
ویدئو # ۱۱۲۵


Comments are closed.

    Categories

    All
    For Disciples
    Heartline
    Spiritual Stories
    Spiritual Wisdom
    The Masters
    While On The Path

Powered by Create your own unique website with customizable templates.
  • حکمت معنوی
  • حکمت روزانه
  • زبان
    • English/Vietnamese