گلچینی از یك تماس تلفنی با استاد اعظم چینگ های (وگان) و اعضای تیم تلویزیون استاد اعظم (جمعاً وگان) ۲۶ ژانویه ۲۰۲۲ https://youtu.be/6lpHtehihK در روز چهارشنبه ۲۶ ژانویه ۲۰۲۲، محبوب ترین استاد عالی ما استاد اعظم چینگ های اطلاعات مهمی از رئیس كووید دریافت كردند، و ایشان فوراً با برخی از اعضای تیم تلویزیون استاد اعظم تماس گرفتند تا آن را به اشتراك بگذارند. ایشان همچنین درخواست كردند كه این پیام در دنیا پخش شود، با این امید كه تا حد امكان روح های زیادی را بیدار كرده و نجات دهد. استاد اعظم: واقعاً مطمئن نیستم كه آیا باید همه اینها را به شما بگویم، اما به هر حال می گویم. اگر كسی هنوز گوشهایی برای شنیدن دارد تا به زودی بیدار شود. [...] اخبار را دیدم. [...] بعد از آن مدتی، من نمی توانستم مدیتیشن كنم و نمی توانستم استراحت كنم. و بعد من برای رئیس كووید "ایمیل" فرستادم و با او صحبت كردم. از او خواستم كه: "لطفاً بیایید. ما باید باهم صحبت كنیم." چون [...] در اخبار [...] من یك پرستار مرد را دیدم - خیلی دلپذیر بنظر می رسید. یك شخص خیلی مهربان، و هنوز خیلی جوان. نه مسن، شاید چیزی مثل - ۵۰. [...] و بسیار مهربان. اخبار رسانه اي از كانال خبری ۸ - WFLA - در ۲۵ ژانویه ۲۰۲۲، ملانی مایكل: وقتی كووید شدت یافت، جف سالیز خطرات كار در بیمارستان را میدانست. اما همچنین میدانست كه به پرستاران نیاز است. پزشك سابق ارتش به شدت مشتاق نجات دادن جان ها از طریق خدمت بود. دو روز پیش، این زندگی خودش بود كه نیاز به نجات دادن داشت، اما خیلی دیر شده بود. جف سالیز فقط ۴۷ ساله بود. پدر متاهل چهار فرزند بی وقفه، ۱۲ ساعت در روز در واحد كووید در مركز پزشكی بلیك در برادنتون كار میكرد. او حتی دو و سه شیفت اضافی كار می كرد برای مراقبت از كسانی كه رنج می برند در حالی كه از حال خودش و وضعیت قلبی خودش مراقبت می كرد. او اغلب به پسرش یادآوری می كرد: نجات دنیا با نجات دادن یك نفر شروع می شود. پسر جف سالیز: چون او بهترین مردیست كه من می شناسم. و اگر بتوانم نیمی از آن را بگیرم، همون مردی میشم كه می خواستم باشم. ملانی مایكل: پدرش برای خدمت كردن به دنیا آمد و تا آخرین نفسش همین كار را می كرد." استاد اعظم: مثل، به گفته یكی از همكارانش، یكبار او را دید در حالیكه دست یك بیمار جدید را قبل از اینكه برای عمل جراحی برود در دست گرفته بود. و او خیلی می ترسید اینقدر، این پرستار مونث می دانست كه این پرستار مذكر هزار كار دیگر برای انجام دادن دارد. اما با این حال، دیدش كه با یك بیمار جدید نشسته بود، دستش گرفته بود - دلداری دادن بیمار. برای این، این پرستار مونث، با خود گفت، "اوه، این همان پرستاریست كه من مایل هستم، باشم." و حدس بزنید چی؟ او از كووید مُرد، درست بعد از آزمایش مثبت، دوازده ساعت بعد، درست اینطوری مُرد، در همان بیمارستانی كه كار می كرد. و چنین آدم مهربانی. [...] حتی روز پر مشغله ای بود. اما با این وجود، وقت گذاشت تا آنجا بنشیند و با او صحبت كند و او را دلداری دهد. خب، من يه جورایی ناراحت و عصبانی بودم. با رئیس كووید تماس گرفتم و با او صحبت كردم. گفتم، "چرا باید این چنین آدم مهربانی را بكشی؟" [...] پس، رئیس كووید گفت، "چون محبت و مهربانی مردم را از ابتلا به كووید نجات نمی دهد." نگاه كنید. اوه، بعد از این همه گفتگو با او، مرا تكان در آورد. كافی نیست، اینطوریست. محبت و مهربانی، متعلق به حوزه احساسی است. درست مانند هوش یا دانستن چیزهای دنیوی یا حتی برخی پاسخ های معنوی، به حوزه فكری و ذهنی تعلق دارند. این سطح استرال است. احساسات از سطح استرال است. [...] من فكر می كردم آنها به یك فرد مهربان و بامحبت رحم می كنند. [...] فكر می كردم اگر مردم مهربان و بامحبت باشند، در امان خواهند بود. اما او به من گفت... این نقل قول اوست: "چون محبت و مهربانی مردم را از ابتلا به كووید نجات نمیدهد."!!! و من خودم بعد از آن سه علامت تعجب گذاشتم. [...] خدای من، شما فكر می كنید كه محبت و مهربانی مردم را حمایت میكنه. اما این تنها یك جنبه از كیفیت انسان است. این احساس سطح اختری است. به نظر نمی رسد كه به پیشرفت معنوی بالا تعلق داشته باشد. [...] گفت، "اما او برای زندگیش كار می كرد. این كار اوست." خُب، البته، این هم حقیقت دارد. اما افراد زیادی هستند، خیلی اشخاص هستند كه كارشان را انجام می دهند اما نه از روی مهربانی. حتی اگر هم حقوق میگیرند، این شخص، فرق میكنه. او واقعاً مهربان است. و اهمیتی نداد كه برای كمك سنگ تمام بگذارد. با این حال، من خیلی ناراحت بودم. خیلی ناراحت شدم. و ادامه دادم. خب، به او گفتم... من یك جورایی باهاش سختگیر بودم... مودب، اماا سختگیر. گفتم، "پس چه چیزی مردم را از كووید نجات می دهد؟" بعد، بمن گفت. در اینجا نوشتم "رئیس سی وی."سی وی یعنی رئیس كووید است. [...] "شاگردان استاد اعظم چینگ های"! یك علامت تعجب گذاشتم. هنانطور كه هست، با ویرگول، نقطه و همه چیز برایتان می خوانم. من گفتم، "با تشكر از احترام شما، اما برخی از آنها، به اصطلاح شاگردانم بازهم مبتلا به كووید شدند. چرا؟" بنابراین، رئیس كووید گفت، "چون آنها شایسته نیستند." [...] من به عذاب دادنش ادامه دادم. ناراحت بودم. بنابراین گفتم، "چه چیزی آنها را به عنوان غیرشایسته طبقه بندی می كند؟" [...] بنابراین رئیس كووید [...] گفت، "به طور جدی ممارست نكنند." از او پرسیدم، "مثلا چه جوری؟" رئیس كووید گفت، [...] "با جدیت مدیتیشن نكنند، به تدریس شما احترام نگذارند، با شاگردان شایسته شما صلح نكنند." شاید آنها با برخی از شاگردان ارشد، بالا رتبه كه بهتر هستند كه بهتر می دانند، دعوا می كنند و احتمالاً بعضی از قصورشان را نشان می دهند یا به آنها می گویند بهتر از این باشید، و آنها احتمالاً از دستشان عصبانی می شوند. همیشه همینطوره. مردم وقتی چیزی به آنها یاد می دهید سپاسگذار نیستند چون نفس (منیت) آنها اذیت می شود. [...] و من گفتم، "متشكرم، برای اطلاعات شما. سعی میكنم اینرا با آنها در میان بگذارم. بهرحال خیلی غم انگیزه." و بعد یك مكث، بعد [...] من گفتم، "اوه، چه اتفاقی برای اون پرستار افتاد؟" منظورم این كه كجا رفته؟ چه بسر روح او آمده است؟ پس رئیس كووید به من گفت، [...] "مُرد، و به دنیای استرال هیچ بیماری رفت." می دانید این چیست؟ یعنی او به دنیایی رفت كه اصلاً هیچ بیماری ندارد. احتمالاً به خاطر كارمای خوبش. و بعدش انجا در گذشت چون مبتلا شده بود. بنابراین، او پاداش گرفت... [...] به دنیای استرال هیچ بیماری رفت. [...] و بعد، استاد پرسد، "آیا شانسی خواهد داشت كه تا ابد اونجا زندگی كند؟ یا در جای دیگری ترفیع یابد؟" یعنی، جای دیگه. [...] بعد رئیس كووید به من گفت، "بزودی بر می گردد."دقیقاً كلماتی كه گفت." بزودی بر می گردد، سال ۲۰۹۴" ۷۲ سال بعد، درست؟ این بعداً به چیزهای دیگه مربوط میشه. شما بزودی خواهید دید. [...] بنابراین گفتم، "از وقتی كه گذاشتید خیلی متشكرم، رئیس. مهربانی شماست."یعنی خیلی لطف كردید." خواهش میكنم میشه یك كم بیشتر صحبت كنیم؟" حالا كمی ملایم تر شدم. [...] لحن من ملایم تره. [...] بعد رئیس كووید، ."بله." پرسیدم، "در مورد افرادی كه وگان می شوند چطور، آیا آنها از رنج ناشی از كووید در امان هستند؟" [...] بعد رئیس كووید بمن گفت، "فقط برایشاگردان." یك جورایی راضی نبودم، پس با لحن بلندتری به او گفتم، "اما حیلی ها، بسیاری هنوز شاگرد نیستند، و شاگرد نخواهند شد. بسیاری شاگردانم نیستند، اما مبتلا نشده اند. چرا؟" بنابراین، رئیس كووید گفت، "چون زمان آنها هنوز نرسیده است." [...] ضمناً، خبر جدید، من در مورد تیج نهات هان از او پرسیدم. "در سن جاافتاده و در آرامش درگذشت، او شاگرد من نیست. چگونه این را توضیح می دهید؟" [...] پس، رئیس كووید به من گفت، "چون او یك قدیس شایسته سابق است،" یعنی او یك قدیس شایسته بود. وقتیكه او در حیات بود. منظورش این بود. اما اینها دقیقاً كلمات او بود. چون او یك "قدیس شایسته سابق" است. [...] از او پرسیدم، "پس قدیس شایسته از كووید در امان خواهند بود؟" رئیس كووید گفت، "درست." [...] و بعد او را تحت فشار قرار دادم، "آیا می توانید این بار به من بگویید كه كووید-۱۹ چه زمانی پایان می یابد و دنیا به حالت عادی برمی گردد؟" بنابراین، رئیس كووید به من گفت... اوه خدای من، آیا بگم؟ [...] بگذارید دوباره چك كنم. چون آخرین بار او نمی خواست به من بگوید. این بار، چون یك جورایی ناراحت بودم. یك لحظه. اما من باید به انسان ها بگویم، مهم نیست چی بشه. آنها مجبور نیستند باورم كنند. و اگر برعكس شد، حتی بهتر است. پس بهتان می گویم. برای اینكه دنیا مراقب باشد، مواظب باشد. رئیس كووید به من گفت، "۴ نوامبر، سال ۲۰۹۹. [...]" سپس، من از جزئیات او سپاسگذار بودم. گفتم "متشكرم، خیلی ممنونم، رئیس" آخرین بار او نمی خواست به من بگوید. این بار همه چیز را با جزئیات بمن گفت. گفتم، "شما باید بمن بگویید چون بعضی انسان های دنیا، آنها ملتفت چیزی نمیشوند. شاید باید بهشان بگوییم، شاید آنها بیدار شوند." بعضی افراد خوب هستند، فقط نمی دانند و تحت تاثیر افراد نامساعد قرار می گیرند. و توسط ابلیس هایی كه فراوانند. [...] و آنها را تحت تاًثیر قرار می دهند سپس، بیشتر ازش سوال كردم، "در آن زمان، چند درصد باقی مانده است؟" یعنی، چند درصد انسان ها. اما من فقط آن را برای خودم نوشتم، از اینرو از نظر دستوری خوب ننوشتم. [...] "و آیا میتوانیم دوباره شروع كنیم؟" بعد از [...] ۷۷ سال. تصور كنید. [...] "و تا آنزمان، آیا مرگ، بیماری، ویرانی، انواع جدید خطرناك و كشنده تر، خواهد بود، درست؟" پس، رئیس كووید گفت، "بله. ۹٪ باقی مانده" گفت، "فقط ۹٪ تا آنزمان باقی مانده." قرین ۷۷ سال بعد. [...] سپس ازش پرسیدم، "واكسن كمكی نمی كند؟" رئیس كووید گفت، "نه. هیچی." اوه، خدایا. [...] اما من مدام به شما می گفتم، ما نمی توانیم فقط به واكسنها و همه این چیزها اعتماد كنیم. باید به خدا توكل كنیم. موهبت خدا. و باید خودمان را بهتر كنیم. كه لایق آن باشیم، كه سزاوار بخشش باشیم. من مدام این را به شما می گویم. نه؟ [...] من قبلاً كم و بیش این را می دانستم، اما بطور مشخص گفته شود، سیاه و سفید مثل این، آن مرا به لرزه انداخت، باعث شد در درون بلرزم. سپس، بعد از یك مكث، دوباره از او پرسیدم، "اما ما به افرادی نیاز داریم تا باعث فعالیت در این دنیا شوند. آیا مردم دنیا می توانند با حداقل نیروی توانا و با استعداد زنده بمانند؟" رئیس كووید گفت، "اون آدما را دوست نداشته باش. بدكاران هستند." مطمئن نیستم كه بمن گفت مردم بدكار، را دوست نداشته باش، یا گفت آنها مردم، بدكار را دوست ندارند. در حال گفتگو بودیم؛ ازش نپرسیدم. [...] یكبار هم قبلاً به من گفته شده بود، "مردم بدكاررا دوست نداشته باش." چون برای مردم دعا می كردم، برای بعضی ها. و بهشت به من گفته بود، "شرارت را دوست نداشته باش." این چیزیست كه آنها به من گفتند. و این بار دومین بار است. این از طرف یك شخص دیگری است. یك ثانیه. حدس میزنم منظورشان همان چیزی بود كه عیسی مسیح گفت، "بگذار مرده ها، مرده ها را دفن كنند" پس، همه ما مرئی هستیم. نمی توانیم وانمود كنیم، نمی توانیم نماي آدمای خوش اخلاق را داشته باشیم، و بعد، فكر كنیم كه در امان هستیم. بهشت همه چیز را می بیند. حتی نیروی منفی، آنها همه چیز را می بیند. این نیروهای منفی، بهشت نیز به آنها دستور داده است كه اینكار را انجام دهند. آنها فقط وظیفه اشان را انجام میدهند. پس، حتی نمیتوانم از دستشون عصبانی باشم. همش ساخته ي انسانه. در سیاره زمین ساخته شده. [...] چون، فكر كردم به من گفت، "افراد بدكاررا دوست نداشته باش." پس گفتم، "همیشه از چهره بیرونی و از ظاهرشان و اعمال بیرونیشان خیلی واضح نیست." ما داشتیم جر و بحث می كردم. " پس روحشان كجا خواهد رفت؟" [...] رئیس كووید گفت، "جهنم." (!!!) یك كلمه. من سه علامت تعجب در پراتز گذاشتم. و بعد او را زیر فشار بیشتری قرار دادم، "برای چه مدتی؟" بنابراین، رئیس كووید گفت، "مدت طولانی، طولانی، طولانی؟" من دوباره پرسیدم، "حتی اگر آنها توبه كنند و وگان شوند؟ فایده نداره؟" سپس، رئیس كووید به من گفت، "نه." من فكر میكنم خیلی دیر شده، به این دلیل است. آخرین بار به من گفت، "دیگه خیلی دیر شده." درسته؟ به یاد می آورید؟ [...] و بعد اعتراض كردم. گفتم، "اما من قول دادم اگر آنها وگان شوند، توبه كنند، به آنها كمك خواهم كرد تا به بهشت بروند. [...] آیا قرار نیست الان این اتفاق بیفتد؟" سپس، رئیس كووید بمن گفت، "اوه، خب، بله، اگر بی ریا." این كلمات اوست، "بله، اگر بی ریا." پس، می بینید، نكته اینجاست كه مردم باید توبه كنند، وگان شوند و صادقانه، بدون ریا، با فروتنی توبه كنید، صادقانه توبه كنید، به اندازهٔ مبرمی كه برای تنفس به هوا نیاز دارید. اینطور صادقانه. آنگاه به آنها كمك خواهند شد. سپس به آنها اجازه داده می شود تا كمك كنند. و من می توانم در كار بهشت دخالت كنم. معنی آن همین است. [...] بعد، من از او پرسیدم، "بعضی افراد بخوبی بهبود می یابند. چرا؟" سی وی سی، یعنی رئیس كووید-۱۹، به من گفت، "چون آنها توبه می كنید و برای بخشش دعا می كنند." پس باید صادق بوده باشند. [...] اگر قبلآً دعا می كردند و این عادت را داشته باشند، و آنوقت در آن زمان بسیار سخت است، در یك وضعیت درمانده، احتمالا آنها خیلی صادق بودند. و ازاینرو بخوبی بهبود می یابند. اما این برای همیشه تضمین نشده. باید این راه را ادامه دهند اگر می خواهند كه زندگی كنند و اگر می خواهند به جای جهنم به بهشت برگردند. [...] "چون آنها توبه می كنید و برای بخشش دعا می كنند." فقط همین را گفت. در این لحظه دوباره پرسیدم، "پس اگر ۹۱٪ توبه كنند، برای بخشش دعا كنند، آیا اپیدمی بزودی تمام خواهد شد؟" بعد، رئیس كووید بمن گفت،" بله، اما باید واقعاً صادق باشند. همچنین بهتره وگان باشند." این چیزیست كه او گفت. "اما نمی توان دید كه به این زودی اتفاق بیافتد." [...] یعنی او نمی تواند ببیند كه مردم از صمیم قلب توبه كنند و به این صورت وگان شوند. [...] اوه، كی می داند؟ شاید ما این را پخش كنیم. شاید مردم در مورد آن فكر كنند. هی؟ سپس، به او گفتم، [...] "ما دعا می كنیم كه مردم بیدار شوند. متاسفم، انسان ها خیلی غافل هستند. خیلی ممنون. لطفاً به ما كمك كنید اگر می توانید. خداوند بر تو عنایت كند. خدا حافظ، در پناه محبت خدا." و او برگشت كه برود، بعد من گفتم، "اوه، اما یك سوال آخر، لطفاً." ازش پرسیدم، "من در همه جا محافظ دارم. چطوری توانستی با من تماس بگیری؟ چطور می توانی به این راحتی به من برسی؟" برگشت، و بمن گفت، "دوستتان دارم." فقط همین را گفت، و بعد رفت. این بهترین نكته در این مكالمه بود. همین. پس، مردم دنیا باید واقعاً توبه كنند، باید صادقانه توبه كنند مثل اینكه برای زنده ماندن به هوا نیاز دارید. چنان ضروری كه انگار برای زنده ماندن نیاز به هوا دارند. مانند زمانیكه به كووید مبتلاً میشوند و نمیتوانند نفس بكشند. در آن زمان، هوا برایشان مهم ترین است. پس، اینطوری دعا كنید، دعا كنید انگار این آخرین نیایشتان است، انگاردیگه فرصتی برای دعا كردن نخواهید داشت. دعا كنید انگار تمام زندگیتان و هر چیز دیگری كه برایتان ارزش دارد به آن بستگی دارد. طوری دعا كنید كه انگار در حال غرق شدن هستید و به هوا نیاز دارید، و البته وگان شوید و توبه كنید. بنابراین، او گفت، خلاصه این است: توبه كنید، برای بخشش دعا كنید، و وگان شوید. سه تا چیز. كه واقعاً زیاد نیست. نمیتوانم او را مقصر بدانم. در واقع فقط به ما اطلاعات میدهد. [...] پس، ما به این توافق و مسالمت مشترك رسیدیم، كه اگر مردم هنوز صادقانه توبه كنید و برای بخشش دعا كنید، و وگان شوند. آنگاه بازهم امید است. این تنها چیزیست كه میتوانند به آن امیدوار باشند، چون واكسیناسیون بهر حال كمكی نمیكند. بنابراین، نیازی نیست كه آنها را تحت فشار قرار داد، نیازی به دستور دادن بهشان نیست. خودشان هم می دانند، پس من دیگر نمیترسم كه ضد واكسن به حرف بزنم. اینطور نیست. من به شما، به همه شما قبلاً گفتم، "این به عهده خودتان هست." منظورم، مردم، "تصمیمم با شماست." وقتی از من در مورد یك سري بافت جنینی در آن، در واكسن، پرسیدند، كه آیا باید آن را بزنند یا نه، گفتم، "تصمیمم با شماست." اما پیام این است: چه واكس یا تقویت كننده را انتخاب كنید یا نه، هر چه انتخاب كنید كه متقاعذ شده اید بهتان كمك می كند، پس مهم نیست. هر چه انتخاب كنید، یك واكس یا نه لطفاً به درگاه خدا دعا كنید. لطفاً خالصانه با فروتنی طلب بخشش كنید، از صمیم قلب توبه كنید. و لطفاً وگان شوید. همین. با تمام قلب توبه كنید، برای بخشش دعا كنید، و وگان شوید. اصلاً دشوار نیست، مگه نه؟ تقاضای بزرگی نیست. درسته؟ حتی یك درخواست نیست، حتی تقاضا هم نیست، بلكه كمك به خودتان است. اگر به بلعیدن سم ادامه دهید، آنوقت می میرید. نه؟ مریض می شوید. [...] بدن ما ماشینی است كه نیاز به سوخت متفاوتی داد. ما باید در آن انرژی زنده و تازه ای از سبزیجات و میوه و غلات قرار دهیم. نه اجساد مردگان و انرژی كثیف و تكه های فاسد گوشت مرده خونی كه پُر از آنتی بیوتیك، همچنین پُر از ترس و وحشت است. این نوع انرژی، قبل از اینكه بمیرند، آنها شكنجه اشان می دهند. همه اینها را می دانند. و حتی آنها را از نظر جسمی هم شكنجه می كنند. تمام زندگیشان شكنجه است. پس، همه اینها در گوشتشان قرار گرفته، و اگر شما آن را بخورید، نمیتوانید آرامش داشته باشید. نمیتوانید احساس خوشحالی كنید، نه واقعاً خوشی. و البته، مریض میشوید. این برای انسان ها نیست كه مصرف كنند. این همه آنتی بیوتیك و جیوه و چیزهای دیگه در تمام قوم-ماهی و سالمونلا ناگهانی، هر چه، هر چه. این روزها، از قبل بیماری های بسیار زیادی هست، چه برسد به اینكه در مورد كووید صحبت كنیم. شاگرد: وقتی استاد می گویند "صادقانه توبه كنید،" مردم این دنیا ممكن است ندانند كه برای چه چیزی توبه می كنند. آیا این برای خوردن گوشت یا چه چیز دیگریست؟ استاد اعظم: برای هر كاری كه انجام دادند كه بر خلاف قانون كائنات، علیه انجیل، علیه آموزش بودا، علیه آموزش جینیسم، علیه هندوئیسم، علیه اسلام است. تمام آموزش های اساتید به شما می گوید كه یك زندگی مسالمت آمیز، زندگی بدون خشونت داشته باشید، با دیگران طوری رفتار كنید كه انگار با خودتان رفتار می كنید. بنابراین، هر كاری بر خلاف آن انجام می دهید، باید توبه كنید. باید توبه كنید كه بخشی از كشتار دسته جمعی قوم-حیوانات بیگناه بودن، یا حتی كشتن نوزادان، نوزادان خودشان. یا حتی جنگ كردن با كشورهای دیگر یا جنگ كردن با همسایگان یا درون خانواده. برای هر چیزی كه می دانند اشتباهه، توبه كنند. هر چیزی كه نمی دانند اشتباهه. باید به درگاه خدا دعا كنند تا آنها را هم ببخشد به خاطر آنچه كه نمی دانند كه دارند اشتباه می كنند. فقط در مورد همه چیز اشتباه توبه كنند و وگان شوند. طلب بخشش كنند. این تنها كاریست كه باید انجام دهند. صادقانه برای همه كارهای نادرست توبه كنند. دانسته یا نادانسته، عمداً یا ناخواسته. برای هر چیزی كه صحیح نیست، باید توبه كنند. حتی كوچك ترین جزئیات، مانند نزا با همسایگان یا با خانواده، كشتن افراد-حشرات. برای هر چیزی كه بهش فكر می كنند و هر چیزی كه نمی توانند بهش فكر كنند. خواهش می كنم از خدا بخواهید كه بخششد، چون آنها نمی دانند. برای هر چیزی كه اشتباه انجام دادند، كه افكار اشتباه داشتند، كه نادرست صحبت كردند، فقط توبه كنند. راستش، فقط بدانند كه خوب نیستند. باید توبه كنند. اگر همه ما خوب باشیم، دنیا به این شكلی كه الان هست تبدیل نمی شد. این واضحه، نه؟ علاوه بر آن، به جنگ با یكدیگر و با كشور همسایه و به سركوب كردن كشور كوچكتر ادامه میدهند. كشتن نوزادان خودشان، میلیون ها. خدای من. این مثل یك جنگ هست، و جنگ مداوم. رقابت با پندامی. تا كنون انسان ها هم یك پندامی بزرگ، پندامی بلاوقفه، پندامی مداوم هستند. آنها هر كاری از دستشون بر میاید انجام می دهند. آنها باید صداقت و تواضح را در قلب خود بیابند. برای بخشش دعا كنند، و وگان شوند تا توبه اشان را پشتیبانی كند. تا ثابت كنند كه واقعاً پشمان شدند و می خواهند یك انسان بهتری شوند. هر فكر منفی كه پرهیزكارانه نیست، پاك نهاد، محبت آمیز، نیك نیست، همه اینها را نیز باید توبه كرد. شاگرد: استاد، بنظر میاید بعد از اینكه همه توبه كردن، از آن به بعد باید راه صحیح زندگی كردن را حفظ كنند. [سبك زندگی.] استاد اعظم: البته. البته. این معنای توبه است. و طلب بخشش كنند. اگر دوباره مرتكب اینكار را بكنند، پس چرا توبه می كنند و طلب بخشش می كنند؟ شما را نمیتوان برای همیشه بخشید. منظورم این است كه مردم باید برگردند و به راه خیرخواهانه زندگی ادامه دهند، واز نظر اخلاقی آگاه باشند. فقط كتاب انجیل را بخوانید. خیلی ساده، ده فرمان، سوتراهای بودایی، همچنین پنچ یا ده فرمان را بخوانید. پنچ كوتاه ترین است، اما ده فرمان را نیز در بر دارد. [...] اما همه شبیه به هم هستند. منظورم این است كه، اگر شما پنچ فرمان از بودیسم را حفظ كنید، باید خوب باشه. و باید واقعاً هوشیار باشید. وگرنه، ذهن همیشه سرگردان است یا بشما می گوید این كار را انجام بده آن كار را انجام بده. و نیروی منفی از هر سو هجوم میآورد، همیشه در گوشتان زمزمه می كند، شما را وسوسه می كند كه كار اشتباهی انجام دهید. باید همیشه خدا را در قلبتان نگه دارید. لازم نیست كه شاگردم باشید. این چیزیست كه رئیس كووید به من گفت - كه شاگردان من در امان هستند، بقیه، نه. من نیستم كه این را گفتم. تصور كنید اگر مجبور باشم تمام دنیا را بعنوان شاگردانم تعهد كنم. این چیزی نیست كه واقعاً آرزویش را می كنم. نمیدانم زنده میمانم اگر همه ي مردم شاگردان من بشوند. پس، اینطور نیست كه بخواهم برای خودم تبلیغ كنم. [...] البته برای مردم خیلی سخت است كه متوجه شوند چه چیزی باید توبه كنند. اما فقط در ابتدا وگان شوند، و بعد همه چیز واضح تر می شود. فقط بطور طبیعی دوست داشتنی تر، مهربان تر، در مورد چیزها آگاه تر میشوید. و نسبت به دیگران خیرخواه تر، با درك بیشتر و نسبت به رنج آنها همدردی می كنید. دقیقاً همینطوره. [...] شما فقط حساس تر می شوید. و سپس طعم واقعی بیشتری برای آزادي، برای همدردی، برای روشن ضمیری، برای اشتیاق معنوی، برای اشتیاق به خدا، برای آرزوی بهشت را به دست خواهید آورد. تمام اینها خواهد آمد اگر اقلاً اول وگان شوید. و سپس به درگاه خداوند دعا كنید تا شما را بیشتر راهنمایی كند. [...] این فقط برای مردم هست. واقعاً، برای اینكه دنیای ما درك كند، و بعد بیدار شود. فقط سعی كنید كه صادقانه بگویید، "هر كار اشتباهی كه انجام دادم، لطفاً، صمیمانه توبه می كنم، هر چه می دانم اشتباه است، دوباره آن را انجام نمی دهم. فقط من را ببخش." و وگان شوید. از خدا كمك بخواهید. خدا كمك خواهد كرد، اگر شما صادقانه بطلبید. حتی ما انسان ها، وقتی درجاده گم می شویم یا نمی توانیم كار سنگینی یا چیزی را انجام دهیم، از یك انسان دیگر می پرسیم، و او كمك می كنه. اگر شما صادقانه و شدیداً نیاز داشته باشید، چطور خدا كمك نمی كند؟. فقط نگرانم كه صادق نباشیم. بنابراین، لطفاً، صادقانه توبه كنید، صادقانه برای بخشش دعا كنید و وگان شوید. توبه صادقانه، دعای صمیمانه برای بخشش، وگان صادق. سه چیز. حتی رئیس كووید به شما كمك می كند تا بتوانید كمك بگیرید، تا خودتان را از جهنم نجات بدهید، تا مجبور نشوید به جهنم بروید. و شما حتی مجبور نیستید بعنوان یك انسان دوباره متولد شوید تا رنج بكشید. اگر توبه كنید، وگان شوند، برای بخشش صادقانه دعا كنید و نام مرا به یاد داشته باشید، حتی اگر درخواست تشرف نكنید یا شاگرد من نباشید، من هنوز هم می توانم به شما كمك كنم. این تمام چیزیست كه می توانم به مردم دنیا بگویم. بیشتر از این نمی توانم انجام دهم. آنها نیز باید به خودشان كمك كنند. [...] بنابراین پرستار اجازه دارد تا ۷۲ سال دیگر دوباره متولد شود. در زمان، دنیا قبلاً در حال پاكسازی است. دیگر بیماری نیست و او خوب خواهد بود. دیگه لازم نیست خیلی سخت كار كند، یا بیش از حد فداكاری كند. اما این تنها چیزیست كه می تواند داشته باشد. اجازه دارد ۷۲ سال در بهشت باشد فقط برای اینكه خیلی شایسته، خیلی مهربان بود، چیزی فراتر از وظیفه خودش را انجام داد. فقط وگان نبود، پس نمی تواند برای همیشه در بهشت باشد. پس، مهربانی و عشق، مهر، همدردی با دیگران كافی نیست. این شرط كافی نیست تا بهشت را برای همیشه برایتان تضمین كند. اما این حالا بسیار خوب است. ۷۲ سال در بهشت. [...] در سال ۲۰۹۹، دنیا دیگر كووید نخواهد داشت، درسته؟ پس، او كمی زودتر از آن به دنیا خواهد آمد، اما در پایان. كووید داره بتدریج تمام می شود. واو، ۷۷ سال طولانی. ای بابا، این تقربیاً یك قرن است. ما دیگر اینجا نخواهیم بود. ما فقط سعی می كنیم الان مردم را نجات بدهیم، نه اینكه صبر كنیم تا آن زمان كه ۹۱ درصد همه از بین رفتند. به شما گفتم، اگر چه میدانستم، اما تایید شدن توسط این نوع اطلاعات موثق، واقعآ برای من شوكه كننده است. [...] شاگرد: تا آن سال ۲۰۹۹، استاد، تاثیر فاجعه های تغییر آب و هوا همچنان افزایش پیدا خواهد كرد؟ [...] استاد اعظم: در این مورد چیزی نپرسیدم. من فقط داشتم با رئیس كووید صحبت می كردم. من در مورد آب و هوا صحبت نكردم. در آن زمان من به آب و هوا فكر نمی كردم، اما البته، چه فكر می كنید؟ اگر بر اثر كووید نمیرید، پس با چیزهای دیگر خواهید مُرد. تغییرات آب و هوایی، گرمای شدید، همه این جور چیزها. [...] زندگس بسیار بسیار ناپایدار است. همه فكر می كنند برای همیشه اینجا زندگی میكنن و چیزها را ذخیره می كنند، یا جنگ می كنند، و دزدی میكنند، و یكدیگر را با قدرت تهدید می كنند و ... بجای اینكه برای شهروندانشان از بودجه استفاده كنند، از آن برای توسعه سلاح های مرگبار فقط برای كشتن شهروندان دیگر استفاده می كنند. شما باید به نكته توجه كنید كه شهروندان كشورهای دیگر درست مثل شهروندان خودتان هستند. باید درست مثل شهروندان خودتان به آنها نگاه كنید. اگر جنگ درست كنید، به رنج و سختی آنها فكر كنید. پس، شما باید از آنها محافظت كنید و آنها را از این همه رنج و عذاب نجات دهید. در حال حاضر از هر طرف، از انواع بیماریهای ناشناخته به اندازه كافی رنج میكشیم. و حتی بیشتر در راه است! حتی از قبل می دانند بهر حال چون پیش بینی می كنند انواع بیشتری خواهد آمد، و کاملا واكسیناسیون را رد خواهند كرد. بنابراین، حالا، چه فایده ای دارد؟ هدر دادن بودجه زیادی برای توسع و تولید آن و سپس بیفایده است. اگر اجر و تواضح نداشته باشیم تا در پناه بهشت باشیم، پس هیچ چیز كارایی ندارد، حتی بهترین پزشك نیز نمیتواند شما را معالجه كند. [...] پیام زیر از طرف استاد اعظم چینگ های به شاگردانش اس. استاد اعظم: عزیزترین متشرفان محبوب، حتی اگر آنچه را كه در زمان و طی تشرف بهتان انتقال دادم را ممارست نمی كنید، لطفاً گوش كنید. پندامی فقط یك قسمت است. بسیاری از انسان ها، یا اكثریت انسان ها زنده نخواهند ماند. پایان حتی زودتر فرا خواهد رسید. این چقدر زود باشه، به رفتار، توبه، برگشت انسان ها یا خیر بستگی دارد. اما شما، به اصطلاح متشرفین من، لطفاً از خودتان خوب مراقبت كنید. لطفاً مطمئن شوید كه تمام مواد غذایی شما وگان خالص است. اگر نیست، اگر مطمئن نیستید، اگر در شك هستید بهتر است آن را نخورید. حتی لازم نیست هیچ كدام از این گوشت های مبتی-بر گیاه، یا هر چیز دیگری كه جایگزین-محصولات حیوانات است را بخرید. شما فقط غذای نباتی بخورید. هر گونه سبزیجاتی را كه بتوانید پیدا كنید و هر نوع سبزیجاتی كه در منطقه اتان در دسترس باشد. آنها دارای مقدار زیادی مواد مغذی، پروتئین و هر چیزی كه برای سلامتی خود نیاز دارید، هستند. فقط قبل از غذا خوردن دعا كنید. وعده های غذا را به تمام قدیسین وحكیمان گذشته، حال و آینده تقدیم كنید. و با تمام قدردانی و شادی در قلب میل كنید. قدردانی و شادی در قلبتان كه هنوز هم چیزی برای تغذیه بدن خود دارید. چیزی كه وگان نیست نخورید. و چنان دعا كنید كه انگار دارید می میرید، طوری دعا كنید كه انگار برای زنده ماندن به هوا نیاز دارید. طوری دعا كنید كه انگار در حال غرق شدن هستید. تا جایی كه می توانید مدیتیشن كنید، بیش از دوساعت و نیم، اگر می توانید انجام دهید. در قلبتان دعا كنید، با تمام تلاش و پشتكاری مدیتیشن كنید. لطفاً، این تمام چیزیست كه می توانم به شما بگویم. خیلی بیشتر از این نمی توانم. آن ساعت، این پایان، ممكن است زودتر از آنچه شما انتظار دارید یا هر كس دیگری انتظار دارد، برسد. حتی اگر شما شاگردان من هستید، باید كوشا باشید، خوب ممارست كنید، و اگر می توانید، به همه بستگان و دوستانتان بگویید كه وگان شوند و برای بقای خودشان دعا كنند، اگر حتی بتواند بشنوند. این فقط برای شما هست، زیرا كه دنیای بیرون زیاد به حرفم گوش نمی دهد. قلبم برای همشان در درد است. اما اگر انتخاب كرده اند همراه طرف منفی شوند، پس كار دیگه اي نمیتوانم برایشان انجام دهم. من خوب و باپشتكاری مدیتیشن می كنم، كارم را برای انتشار آموزه های قدیسان و موهبت خدا از طریق تلویزیون انجام می دهم، اما برای آنها، برای همه نیز دعا می كنم. با این وجود، شما، ای به اصطلاح شاگردان من، لطفاً كوشا باشید، نه فقط برای كمك به خودتان، بلكه شاید بخشی از بركت كوچك خودتان را برای كمك به اطرافیانتان معطوف كنید. پایان ممكن است زودتر از آنچه فكر میكنید بیاید. خیلی زود. بسیار زود. لطفاً، به حرفهای من توجه كنید. حتی اگر در تمام این دهه ها، ممكن است تعلیماتم را بدیهی فرض كرده باشید، لطفاً، حالا ممارست كنید. لطفاً مدیتیشن كنید. پایان خیلی زود، زودتر، بسیار زود فرا خواهد رسید، اگر انسان ها تغییر نكنند تا خیرخواه تر شوند، وگان شوند و از اعمال نادرست خود توبه كنند. چه آگاه باشند یا نه، باید توبه كنند و تغییر كنند. به خصوص به شیوه خیرخواهانه زندگی، با یك روش رژیم غذایی وگان زندگی كنند. اما شاید تغییر نكنند. نه تعداد زیادی. آنوقت پایان به زودی خواهد رسید. خیلی زود. خیلی زود. لطفاً مراقب خودتان باشید. از لحاظ معنوی بخوبی مراقب خودتان باشید. مدیتیشن كنید، یك وگان خالص باشید، و دعا كنید، لطفاً. می بینید، این فقط پندامی نیست. بخش پندامی برای این است كه همه انسان های بد تا آخرین نفر را تغییب كند، نشان كند، شكار كند. اما فقط در صورتی كه حتی از بقیه مصیبت های دیگر كه از آسمان می آید جان سالم به در ببرند، برای مثال ستاره های دنباله دار و بلایای دیگر كه قرار است انسان ها و جهان را نابود كند. پس پندامی تنها چیزی نیست كه باید نگرانش باشید. این تمام چیزی است كه می توانم به شما بگویم. پایان میتواند بسیار ناگهانی باشد. كسی زمانی برای آماده شدن ندارد، اگر تغییر نكنند. و هر بازمانده از تمام این بلایای دیگر ساخته شده-دست بشر یا ساخته شده-بهشت بهرحال ردیابی خواهد شد، تا آخرین نفر شكار خواهد شد. این دفعه هیچ كس فرار نخواهد كرد. آنها قول دادند كه شما، به اصطلاح شاگردان من را در امان بگذارند، اما باید شایسته باشید، باید انسان های واقعاً شایسته، ممارست كنندگان خوبی باشید. حتی اگر همه این سال ها، شما اینكار را نكردید، هنوز وقت دارید، هنوز برای جبران آن وقت دارید. خواهش می كنم خوب توبه كنید. صادقانه با تمام وجود توبه كنید، و آنرا مجددآ انجام دهید، مجددآ انجام دهید. منظورم دوباره و دوباره است، و سریع. در غیر اینصورت، شما بعنوان به اصطلاح شاگردانم شمرده نخواهید شد. لطفاً، خواهش می كنم. من دوستتان دارم. خدا دوستتان دارد. خواهش می كنم، از خودتان خوب مراقبت كنید. متشكرم. میزبان: ای مهربان ترین استاد، هیچ كلمه سپاسگذاری كافی نیست تا قدردانی عمیق مان را نسبت به حضور عزیزتان در دنیای ما، و تمام تلاش های سخت شما برای نجات آن را نقل كند. ما عمیقاً برای بشریت دعا میكنیم تا به راهنمایی محبت آمیز استاد برای نجات خودشان توجه كنند، زیرا همه ما وضعیت وخیم سیاره مان را تصدیق كرده. و امروز وگان میشویم، انسانها برای آینده جهشی بجلو خواهند داشت، و دست گسترده بخشش خدا را می پذیرد. باشد كه استاد محبوب در پناه قدرتمند بهشت همیشه سالم و در امان باشند. Comments are closed.
|