سریال ویژه گلچینی از یك تماس تلفنی توسط استاد اعظم چینگ های (وگان) و اعضای تیم تلویزیون استاد اعظم (جمعاً وگان) هفته: ۱۷۳- ۱۷۱ بخش های: ۱۲۰۴ - ۱۱۹۳ ۸ و ۱۹ ژانویه ۲۰۲۱، تاریخ پخش: جمعه - سه شنبه http://suprememastertv.com/en1/v/119817817695.html چون ما خدا هستیم، ما خدا را در درون داریم. شاید قادر مطلق نباشیم، باشه؟ ولی ما خدای بالاتر، بخشی از خدا، بخشی از خدای متعال هستیم. چون این آغاز همه سرآغازهاست. خدای متعال سرآغاز همه سرآغازهاست، بنابراین ما می توانیم از آن قدرت استفاده كنیم اگر بخواهیم، یا اگر مایل باشیم كه به گوش دادن به منیت خودمان، احساسات خودمان، هوی و حوس پست خودمان ادامه دهیم، پس این انتخاب ماست. ما اراده آزاد داریم. اگر آرمان قوی دارید، شما استاد را ترك نمی كنید یا كار شریفتان را برای هیچ چیزی مثل این رها نمی كنید. --استاد اعظم چینگ های كار شجاعانه
استاد اعظم چنیگ های برای جهان قسمت ۶ از ۱۲ استاد اعظم: چه كاری است که می كنید فقط برای یك تكه زمین، می كشند. این درست نیست. زمین، به نظر من، برای مردم است كه رویش زندگی كنند. درست؟ تا زندگیشان را استوار و پایرجا کنند و كه درختان را بکارنند، میوه و سبزیجات را برای لذت بردن مردم بکارنند. تا دنیا لذت ببرد، تا مواد مغذی داشته باشند. بنابراین مهم نیست كه چه كسی آنجا زندگی می كند. بشرطی كه این كارها را انجام بدهند. حتی اگر زمین قبلاً به كشور دیگری تعلق داشته باشد، اما اكنون مدت زیادی است كه سپری شده و این قضیه حل و فصل شده است كه این زمین متعلق به كشور دیگری است. پس نباید پس گرفته شود، درست مثل یك قرارداد كه امضا می كنم، من ان را پس نمی گیرم. و از قبل برای مدت طولانی حل وفصل شده است. چرا دوباره بهش حمله می كنید؟ چرا دوباره آن را پس می گیرید تا باعث خونریزی، بدبختی، غم و درد برای مردمی كه بیگناه هستند شود. باید بدانید، حتی مردمی اكنون در این سرزمین زندگی می كنند، هیچ رابطه ایی با قرارداد ندارند. درست؟ گفتن در این مورد، درست مثل كریمه. می دانید آن نیمه جزیره یا جزیره، از قبل خیلی خیلی وقت پیش به اوكراین تعلق داشته. و ناگورنو- کاراباک از مدتها قبل با مردم ارمنستان حل وفصل شده است. آنها بطور مسالمت آمیز زندگیشان را می گذرانند. مالیات می پردازنند. مشکل چیه؟ تا زمانیكه مردم هیچ بار مالی برایتان درست نمی كنند. با شما نزاع نمی كنند. برای كشورتان یا شهروندانتان هیچ مشکلی ایجاد نمی كنند. زندگیشان را می گذرانند. حداقل مجبور نیستید كه ازشون مراقبت كنید. این باید الان خوب باشه. نه؟ خدای من. من هیچ مشکلی نمی بینم. آیا شما مشکلی می بینید؟ از شما رهبران این دنیا می پرسم، آیا مشکلی در این می بینید؟ به خودتان، به روحتان، به قلبتان جواب بدهید، به خودتان جواب بدهید. من نمی خواهم كه بجای شما جواب بدهم، چون شما آن جواب را می دانید. در هر حال هر چیزی در این دنیا گذرا است. حتی زمین می تواند توسط زلزله، سونامی، ریزش خاك، به وسیله هر فاجعه ایی گرفته شود، چرا، چرا برای یك تكه زمین نگران هستید و اینقدر غم، رنج، و اندوه ایجاد می كنید. مهم نیست به چه دلیلی، نمی توانید فرزندان خدا را بكشید و آن را بعنوان یك پیروزی جشن بگیرید. شما باعث می شوید زن ها بیوه شوند. باعث می شوید مردان فلج شوند. باعث می شوید بچه ها یتیم شوند. باعث می شوید والدین داغدِیده فرازندان محبوبشان شوند. چرا، چرا، چرا، چرا، چرا؟ رهبران دنیا، به خودتان جواب دهید. به خدا جواب دهید! اگر اتفاقی برای زندگیتان بیفتد، شما می دانید چرا. اگر اتفاقی بدی برای زندگیتان بیفتد چون صادق نیستید، چون باعث اندوه دیگران می شوید، خدا را سرزنش نكنید. خودتان را سرزنش كنید. دارم حقیقت را بهتان می گویم. اینطوری است. آرزو دارم، دعا می كنم، امیدوارم كه بهشت شما را از عواقبب بد نجات دهد. شما فرزندان خدا را فقط برای یك تكه زمین كه دیگربه شما تعلق ندارد كشتید. بنابراین، چگونه در ازای آن انتظار پاداش خوب یا اتفاق خوب دارید؟ بهشت ها دارند تماشا می كنند. بهشت ها همه چیز را می دانند. و هیچ کسی كه فرزندان خدا را به این ترتیب می كشد، فقط برای ملك، فقط به دلیل اینكه عضله دارد، قدرت دارد، سپس به شهروندان ضعیف تر كشورهای دیگر یا روستاهای خودشان ظلم می كند. این درست مثل قلدری است كه هر جایی در كوچكترین مقیاس ها، یا مقیاس های بزرگتر اتفاق می افتد. هیچ کسی كه فرزندان خدا را اینجوری می كشد، نمی تواند بدون مجازات فرار كند. بهشت ها دارند تماشا می كنند. متاسفم، دوستان. هر بار كه به رنج افراد دیگر و حیوانات فكر می كنم فقط در درون می جوشم. نمی توانم كمكش كنم. هنوز بیش از حد احساسات انسانی در من وجود دارد. و شما فكر می كنید من سرسختم. من آنقدر سرسخت نیستم. باشه؟ من آنقدر سرسخت نیستم. بعضی وقتها بیش از حد نرم هستم. بسیار خوب. آیا به سوال شما به نوعی پاسخ داده شده است؟ (بله، استاد. متشكرم.) كجا بودم؟ من می توانم در این مورد تا ابد ادامه دهم. اما نكته اینچاست. فقط به خاطر یه قدری تملك مادی مردم را نمیکشند. مهم نیست چقدر بزرگ باشه. مهم نیست چقدر هزینه برمیدارد. باشه؟ نمی تواند به قیمت خون تمام بشه. بعنوان یك نجیب زاده، بعنوان رهبر هر ملتی، ابدا، ابدا نباید، برای دارائی جنگ به راه بیاندازید. چون، متاسفم كه به شما می گویم این مثل یك دزدی است. اگر پدر بزرگم، یا پدرم بخشی از اموال یا خانه امان را از قبل به شخص دیگری داده، و من خودم مشکلی ندارم. بی خانمان نیستم. خانه های بزرگتر حتی بهتر دیگری دارم، من نمی روم از اسلحه یا چاقو یا زور برای پس گرفتن آن خانه استفاده كنم چون آن قبلاً خانه پدرم یا جدم بوده. آیا این منطق درست است؟ آیا شما همچنین كاری را می كنید؟ (نه، استاد.) شما حتی نیازی ندارید. درست؟ اگر شما نیاز دارید، ممكن است بی خانمان باشید، آنوقت می آیید و بطور مودب می گویید، "لطفاً، من به خانه یا حداقل نیمی ازآن نیاز دارم، باشه؟" یا ما به اشتراك می گذاریم. اما نه اینكه از اسلحه، چاقو و زور و بمب گذاری برای كشتن مردم بیگناه استفاده كنید، فقط برای اینكه آن خانه را پس بگیرید. با زمین هم همین طور در هر جا كه باشد، متوجه هستید؟ چیزی كه قبلاً داده شده است... من هرگز نمی خواستم در این باره صحبت كنم، زیرا كه مردم از من انتقاد خواهند كرد. من اهل سیاست نیستم، من اهل مروت مردمی هستم، اهل مهرآمیزی به مردم هستم، متوجه هستید؟ برخورد شایسته بین مردم، بین انسان ها، به عنوان یك انسان نسبت به انسان. آنچه را می گویم دریاقتید. و من از خدا می ترسم. من انسان ها را دوست دارم. همه این چیزها مرا بیش از حد آزار می دهد، مجبور شدم امروز آن را بگویم، خوب، بهر حال، مهم نیست كه چرا. یه بار باید بگم، باشه؟ اگر خانه از قبل توسط پدر بزرگم به هر دلیلی به كسی داده شده است، اصلا هر چه باشد، داده شده است، درست؟ تمام شده. و انجام شده است. من باید به وصیت پدرم یا پدر بزرگم یا جدم احترام بگذارم، هر شخصی كه آن خانه را، اموال خانواده امان را به كسی داده است. من باید به امضایش، وصیتش احترام بگذارم، مرا درك می كنید؟ حتی هر چه اتفاق بیفتد به آن شخص تعلق دارد. و بعد اگر فرزندانشان، نسل بعدیشان آن خانه را به ارث ببرند، آیا می توانستم از تفنگ و چاقو استفاه كنم و بهشون حمله كنم، آنها را بكشم و آن خانه را پس بگیرم؟ آیا فكر می كنید این عادلانه و شایسته است؟ نه، البته نه، درست؟ هر شخص اصیلی، هر كسی كه چیزی در مورد استاندر اخلاقی می داند هرگز این كار را نمی كند، چه برسد به اینكه اگر مذهبی باشید، به خدا اعتقاد داشته باشید یا نه. لازم نیست كه به خدا اعتقاد داشته باشید، اما باید به رفتار منصفانه و عادلانه با یكدیگر اعتقاد داشته باشید. فكر نمی کنید؟ و اگر خودتان را كشوری متمدن می نامید و از رنج و مرگ و بدبختی و درد مردم از جمله سالمندان، كودكان، زنان، شهروندان درمانده كشور دیگری شادی می كنید، فقط برای گرفتن زمین مهم نیست چه دلیلی دارد، انتظار احترام از مردم را نداشته باشید و از بهشت انتظار مسالمت نداشته باشید. "كارما" همیشه فوراً نمی آید. ولی در این زندگی یا در جهنم خواهد آمد... باید از كیفر خودتان بترسید، هر یك از شما، كه باعث رنج دیگر افراد بیگناه می شوید. شاگرد: بله. استاد، بعضی از شاگردان آمدند كه با استاد كار كنند، اما بعد نمی مانند یا به هر دلیلی نمی توانند بمانند. آیا این نوعی كارما است كه مانع آنها می شود تا بیشتر بمانند، و اگر چنین است، چگون می توان بر آن غلبه كرد یا از آن اجتناب كرد؟ استاد اعظم: این خودشان هستند كه باید تصمیم بگیرند. باشه؟ شما می توانید سرنوشتان را كنترل كنید. از زمان های بسیار قدیم مردم این را می گفتند. و شما از طریق داستان های بودايی كه من برایتان تعریف كرده ام می دانید. .شما می توانید خودتان را كنترل كنید فقط بگویید، "نه، این چیزیست كه می خواهم. من می خواهم به استاد كمك كنم كه تعداد بی شماری از دیگران را نجات دهم. لازم نیست به خواسته خودم گوش دهم." نیازی نیست كه این كارمای باقیمانده را قبول كنم. بنابراین این شما هستید كه تصمیم می گیرید كه بمانید یا بروید. چون ما خدا هستیم، خدا را در درون داریم. احتمالاً قادر مطلق نیستیم، باشه؟ اما ما خدای سطح بالاتر، بخشی از خدا. بخشی از قادر مطلق هستیم. چون این سرآغاز همه چیز است. قادر مطلق سرآغاز همه آغازین است. بنابراین اگر مایل باشیم می توانیم از این نیرو استفاده كنیم، یا اگر بخواهیم به گوش دادن به نفس خودمان، احساسات خودمان، خواسته فرومایه خودمان ادامه بدهیم، بنابراین این انتخاب خود ماست. ما اراده آزاد داریم. اگر شما آرمان های قوی داشته باشید، استاد را ترك نخواهید كرد یا كار شرافتمندانه خودتان را به این شكل برای هیچ چیزی رها نخواهید كرد. شاگرد: استاد آخرین بار اشاره كردند كه حیوانات یك سیستم سلطنتی، یا یك... ( استاد اعظم:بله، بله، سلطنتی. بله.) با یك ملكه، پادشاه، شاهزاده و پرنسس دارند. (استاد اعظم:بله.) استاد، چگونه به سمتهای خود منصوب می شوند؟ استاد اعظم: انها توسط طبیعت یا توسط انتخاب كننده هایشون منصوب می شوند. این چیزیه كه شما میگین؟ ساكنان راِس خودشان . اگر پادشاهی بمیرد، یكی تیزهوش و دلسوز را تعیین می كنند تا آنها را رهبری كند. و بعد بر این اساس، آنها نیز... یا پادشاه نیز مشاوران تیزهوش، شورای حكیم و مقامات حكیمی را تعیین خواهد كرد، تا به او در رهبری كردن نژادشان كمك كنند. آنها دقیقاً مثل انسان ها هستند. بجز اینكه قدرت بیشتری، قدرت جادویی بیشتری دارند. گاهی اوقات می توانند خودشان را به انسان تبدیل كنند و مدتی در میان ما قدم بزنند. و به همین دلیل است كه گاهی دچار دردسر میشوند. افسانه های زیادی را شنیده اید. بخشی از آن حقیقت دارد. چیزی مثل قدرت برای همیشه را ندارند. برای مثال، نمی توانند جسم های انسانیشان را برای همیشه حفظ كنند و مثل یك انسان زندگی كنند. اگر این كار بکنند، آنوقت باید از هر قدرت دیگری كه دارند چشم پوشی كنند و باید مانند یك انسان زندگی كنند. و آنها می دانند كه این یك چیز غم انگیزی است. اما گاهی اوقات، این گونه یا نژاد متفاوت، آنها... عاشق بعضی از انسانها می شوند و در آنوقت اینكاررا می كنند. بعد برای همیشه مثل یك انسان می مانند، خُب؟ نپرسید بعد از آن به چه تبدیل میشوند، بستگی به این دارد كه در زندگی چه می كنند، چه به انسان بودن ادامه خواهند داد یا نه. یا فقط به گونه خودشان بر می گردنند، اما اینكار ساده ای نیست. زمانیكه به انسان تبدیل شدید، گرفتار آن می شوید، و آنگاه مغلوب خواهید شد، تابع این نوع سیستم فیزیكی، مثل انسان ها، و بعد شما كارما دارید، سپس ...كیفر دارید، بعد باید تناسخ كنید، و پس از آن بسیار دشوار است كه بیاد بیاورید كه چه كسی هستید. باید همه این ها را پاك كنید تا به انسان تبدیل شوید. باشه؟ حالا، بخاطر قدرتشان، نمی توانند همیشه مقدار زیادی از قدرت را در جسم انسانی حفظ كنند. بنابراین اگر گیر بیفتند یا درگیر مشكلی شوند، نمی توانند فرار كنند. به شكل اصلی، شكل حقیقی، خودشان برخواهند گشت، و میمیرند یا كشته می شوند. اگر شما ناگهان در اتاق نشیمن خود یك ببر ببینید و او قبلا مثل یك بانوی زیبایی بوده، نمی ترسید؟ یا فرد دیگری در خانه اتان اونو خواهند كشت. Comments are closed.
|