The Peace Seekers
  • حکمت معنوی
  • حکمت روزانه
  • زبان
    • English/Vietnamese

قهرمانی درخفا (The Quiet Hero)

12/15/2020

 
گلچینی از یك تماس تلفنی توسط استاد اعظم چینگ های (وگان)
و اعضای تیم تلویزیون استاد اعظم (جمعاً وگان)
"صلح: نقش جامع تر خدمات عمومی"، قسمت ۳
  ۱۶ سپتامبر، ۲۰۲۰ - اشرم سرزمین جدی

 
قهرمانی درخفا
 
سوال: استاد، بعلاوه از طرف افراد بسیاری در ایالات متحده و همچنین در سراسر دنیا اعتراض  وجود داشته است. (استاد اعظم: بله.) ناآرامی اجتماعی از این جور یا جور دیگری. استاد، آیا در این زمان برای پلیس و معترضان توصیه ایی دارید؟
استاد اعظم: بله. من هم در مورد این موضوع فكر كرده بودم. خوبه كه این سوال مطرح شد زیرا من واقعا احساس درد می كنم. من برای آسیب دیدگان احساس درد می كنم، به اصطلاح آسیب دیدگان ناشی از كار پلیس، و همچنین برای خود مامورین پلیس. اما باید برایتان رك و قبل از هر چیزی بگویم که ما به پلیس احتیاج داریم.
اعتبار ندادن به پلیس یا منهدم كردن نیروی انتضامی راه حل نیست. نه وقتی که جوامع ما در همه جا بطور كلی هنوز در چنین حالتی هستند كه در حال حاضر در آن هستیم. یك دفعه، نمی توانم بیاد بیاورم شاید شیكاکو یا جایی، چیزی شبیه به نفرات كمتر در اداره شهربانی را بیان کردند و جرم افزیش یافت. چنین خواهد شد.
حضور پلیس - گاهی اوقات آنها فقط در مسیری در اطراف دور می زنند، کاری نمی كنند - اما حضور پلیس، تاحدی یك تفكر ثانوی به مردم می دهد اگر می خواستند مرتكب كار بدی شوند. زندان و جریمه را بیادشون خواهد انداخت. این معنی دور بودن از خانواده و دوستان و خدا حافظی با آزدی را دارد. حداقل برای مدتی، یا حتی برای همیشه، به ماهیت جرم بستگی دارد. بنابراین، عجالتاً وجود پلیس در جامع ما ضروری است. این در درجه نخست است اولویت دارد.         
شماره دو، پلیس ثروت است، دارایی خوب، خوبه هر كشوری هستند. آنها برای انجام خیلی كارها آموزش دیده اند - حتی مامایی، حتی می توانند در زایمان كمك كنند. منظورم، در موارد-اضطراری اگر مجبور باشند. و می توانند احیای قلبی ریوی را انجام دهند تا به اشخاصی در حالت بیهوهشی، یا به نوزادان یا كودكان كمك كنند. یا حتی در بسیاری جهات كه احتمالاً فراموش كردم ذكر كنم، كمك كنند. من پلیس نیستم، فقط دارم اینطوری حدس می زنم. من فقط  دارم به چیزی كه می دانم فکر می کنم.            
تا زمانی كه جامعه امان به طور کلی رفتار خوبی نداشته است، حضور پلیس ضروری است. و می تواند به كاهش جرم و تبهكاری كمك كند. در برخی مناطق می تواند به بازگرداندن نظم كمك كند. و به نجات زندگی افراد نیز كمك می كند. ما نیز باید از پلیس بسیار سپاسگذار باشیم، در همه جا.
من حتی شعری برای پلیس نوشتم. (سوال (استاد): اه، وا!) شما نمی دانید؟ (نه، استاد.) می دانستید. بعضی از شماها نمی دانید. شما می توانید آن را دوباره بگذارید تا همه آنرا ببینند. اگر بتوانید شعر را پیدا كنید. من آنرا با خودم ندارم. (استاد اعظم می خندند) مطمئنم كه یه جایی آنرا دارید.
 "قهرمانی درخفا"
شعر نوشته شده توسط استاد اعظم چینگ های (وگان)
اهداء به "به تمامی مامورین خوب پلیس" 
گردآوری اشعار: عشق خاصی  پس از دوران     
  توسط استاد اعظم چینگ های: عشقی در قرن ها
 شعر توسط استاد اعظم چینگ های
"قهرمانی درخفا"
(به مامورین خوب پلیس)
در تندباد و سرمای شدید زمستان
شما به مانند یك مجسمه عظیم یونانی سرفراز می ایستید
بنظر می رسد كه طوفان اقیانونس از راستای شما تغییر مسیر می دهد
هراسان از آن شجاعت غیر قابل تسخیر!    
در شید بستو آوردنده و كلافه كننده ظهر تابستان    
لبخند باوقارتان شكایت ها را پراکنده می سازد
خورشید افروخته، خجالت زده از استقامت شما
در هرج و مرج ساعات ترافیك
بازوی خاطر جمع کنندتان نظم را بازسازی می کند
هیچگاه انتظار یك تشكر ندارید.
زمانیكه فراموشش می كنم كه توی خیابان شلوغ سرعتم را كم كنم
مرا سرزنش می كنی تا سرعت امنی داشته باشم.
زمانیكه در نیمه شب در روی خودم قفل کردم
با شاه كلید و یك لبخند به "خوشامد به خانه" می گویید
زمانی كه در جاده استرس زا گمشده ام
مرا تا مكان صحیح همراهی می كنید 
حتی به زبان من سخن می گویید
خب! سعی كردید...
خشن بر شریران 
ملایم بر افتادگان
اگر چه نیاز به رویاروی بسیار
با تمام جنبه های منفی شخصیت انسان ها دارید
بطور شگفت آور، قلبتان هنوز هم اعتماد فراوانی را نگهداشته.
به ده هزار سبك راه و رسم
نیكی اصیل خودتان را نشان می دهید!
بیاد می آورم
وقتی در ابتداد ملاقات كردیم
شما مرا به كنار جاده رساندی
(دومین تلاش شکست خورده من 
روی موتور سیكلت)
 سر كاركنان تیم مسئول آمبولاس داد میزدی
"یه كاری كنید، یه كاری كنید!
خب، آیا حالش خوب میشه؟  
خب، آیا حالش خوب میشه؟"  
چهره ات شبیه به
یك پدر نگران بود
هاله ات شبیه به
یك فرشته
چهره ای كه همیشه
تا آخر عمرم بیاد خواهم آورد.
اوه بله، تو را بخوبی می شناسم
در یك شهر خارجی
در دهكده وطنم مادریم
در یك كوچه ترسناك اینقدر باریك و تاریك 
در ساحل متروكه در سپیده دم...
شما بیشتر اوقات تنها
و یا فقط با خدا هستید!
شما شجاع ترین سرباز زمان هستید
با یك جنگ مداوم در برابر خشونت و بی عدالتی 
در مبارزه هستید می كنید
نجات دهنده ضعیفان
محافظت كننده بی گناهان.
زندگیتان را در معرض خطر قرار داده
برای اینكه امنیت و آرامش حفظ كنید
برای هم شهروندان همزمانتان
و برای اشخاصی که حتی نمی شناسید:
مثل من اه! "فقط یك توریست..."
لیكن من نیز از اجتماع هستم
آنی كه الهام گرفته است تا این شعر را برای شما بنویسد.
زیرا جشن میلاد مسیح است
و این هدیه متواضعانه ما خواهد بود:
بازتابی بسته شده در روبان محتوی حاوی چیزی خوشآیند
با عشق بسته بندی شده  و مهرو موم شده با احترام این به خاطر شما است.
به طوری كه روزی، وقتی احساس می كنید: سر وكار داشتن با تیره گی دیگه بسه   
از پس تیره گی تاریکی برآمدن! برخورد با تاریكی!
شاید به یك صورتی این نوشته را بیاد بیاوری
بدانید اینكه مردم شما را دوست دارند!
فقط این است كه جامعه هنوز هم نقض ها را پرورش می دهد، آنچنان غیر قابل توضیح!
اما همه ما راه های مختلفی را انتخاب خواهیم كرد تا بهبود یابیم...
الان یك فصل خاصی است
و من مطمئن نیستم چه چیزی بفرستم!
(می دانید... برای یك پلیس!)
بنابراین فقط صمیمانه برایتان آرزوی یك كریسمس خوبی را دارم 
همانطور كه گردش سال كهن به آخر می رسد
به امید خدا همگی ما یك زندگی شاد را از نو شروع می كنیم 
به امید خدا ایام ما حاوی حوادث دلپذیری است.
به امید خدا همه آنها ناپد خواهند شد، "شریران"     
اما حتی آنوقت
دیدن پلیس در حول و حوش همواره مطلوب است
سرفراز راه پیمایی می كنید، شكیل بنظر می رسید، سربلند سخن می گویید
در اونیفورمی كه نشان دهنده حفاظت است
نیرومند لیكن منصف، فروتن لیكن بی باك
شما قهرمانی درخفا هستید
كه "آنچه كه ما انجام می دهیم را دوست دارید"
و مردم شما را دوست دارند
 
                                ♥ CDLA ♥
                                ~~~ ♥ ~~~
نقل قول از طرف یك مامور پلیس، مواجه شده در مسیری در موناكو.
استاد اعظم: در ضمن، ماموران پلیس، نیز انسان هستند. آنها هم مرتكب خطا و اشتباه می شوند. اما آموزش داده شده اند تا از آن جلوگیری نیز كنند.  
زمانیكه در كشورهای دیگری بودم، با پلیس خوب بودم. مثلاً یكبار ماشین من را نگه داشتند، تا سند های مرا بررسی كنند. و من تمام برگه ها را در آورده و بهشان دادم. عصر بود، و باد قوی بود. در اروپا بود. و برگه با باد به عقب و جلو تکان می خورد، و من از دستم استفاده کردم تا گوشه اش را برای او نگه دارم.  و  همچنین با دست دیگر از چراغ  قوه ام استفاده كردم تا برای خواندش نور روی آن بیادازم. 
و از او پرسیدم، "آیا اصلا برایتان قابل خواندن است" و او بلافاصله ملایم شد.  
قبلاً یه جوری مثل-پلیس بود."برگه هایت"؟ تصدیق رانندگی؟ اهل کجایی؟ اما بعد از آن، خیلی ملایم شد. گفت، "متشکرم." می بینید؟    
پلیس هم انسان است.
خانواده دارند،  بیاد بیاوردید، فرزندانی دارند، همسر دارند، والدینی دارند. آنها می دانند انسان بودن چه احساسی دارد. بنابراین، اگر پلیسی مرتكب اشتباهی شده، این فقط خاص آن شخص است.       
موارد مجرد. بنابراین، اگر او مرتكب  اشتباه شده، آنگاه فقط به آن شخص، درس دهید، یا حتی او را از نیروی پلیس تحریم کنید یا حتی زندانیش كنید. اما فقط آن شخص را. نه پوشش كل نیروی پلیس را، چون مامورین بسیار خوب در میان پلیس ها وجود دارند. (درسته، استاد.)       
پلیس های خوب وجود دارند.
خیلی ها، اگر كل تعداد نیروی پلیس را با این حوادث مقایسه كنید، سپس آگاه می شوید كه در میان پلیس ها اکثریت كار سودمندی انجام می دهند. مردم بهشان اعتماد دارند. به این دلیل، برخی از اعتراضات وجود دارد، در اخبار دیدم. گاهی اوقات من باید برای شماها اخبار را بطور مختصر مرور كنم. و اعتراضاتی بر ضد پلیس دیدم، اما بعضی افراد نیز می روند بیرون تا آنرا از بین ببرند.
بعضی ها می گویند، "آن پلیس شخصی را كشت، اما او به خانواده ام كمك كرد." یه همچنین چیزی. چون پلیس ها یاور نیز می باشند.
فرض كنید در بزرگراه اصلاً هیچ پلیسی وجود نداشته باشد، هر کسی گاهی فراموش می كند و خیلی سریع  وهنگامی كه به مواد مخدر یا الکل معتاد  باشند، دیوانه وار رانندگی می كنند، بنابراین تصور كنید چندتا حادثه ناگوار اتفاق می افتد.
 حتی پلیس فقط در كنار بزرگراه پارك كند، كاری انجام ندهد، اما مردم او را می بینند، و بهشان یادآوری میشود كه سرعت خود را كم كنند. و از این بابت، هرگز نمی دانید، شما می توانستید از تصادفات زیادی اجتناب کرده باشید. و زندگی های بسیاری نجات داده شده اند. چه برسد به اینكه در مورد پلیسی صحبت كنیم كه در برخی از تصادفات رانندگی برای نجات دادن مردم و برای بازگرداندن زیست به مردم کمک می کند. یا آنها را به بیمارستان می رساند، با سرویس اورژانس تماس می گیرد، غیره و غیره.
مردم باید بدانند،
در این دنیا هیچ كمالی وجود ندارد.
بنابراین، ما باید اكثریت را بگیریم. اگر اكثریت خوبی ها از اقلیت منفی نگری پیشی بگیرد، آنوقت باید آن را قبول كنیم. 
مثل خانه اتان، اگر یك گوشه خانه خراب شود، لازم نیست كه كل ساختمان را خراب كنید. شما فقط آن گوشه را تعمیر می كنید. بنابراین، من فكر می كنم مردم می باستی ازنو فكر كنند و اجازه دهند ماموران پلیس كارشان را انجام دهد.  
استاد اعظم: پلیس همیشه سیاه پوستان را اذیت نمی كند. من دیدم كه نسبت به سفید پوستان نیز با نیروی یكسان یا اقدام یكسانی عمل می كنند. همچنین کودکان. به وضعیت بستگی دارد.    
آنها فقط، منظورم این است كه بی ملاحظه فقط به سیاهپوستان شلیك نمی كنند. همچنین، با سفید پوستان نیز همینطور كردند . شما آن را دیدید، درسته؟ (بله، ما دیدیم، استاد.) 
بنابراین، منصفانه نیست كه بگوییم پلیس فقط با سیاهپوستان خوب رفتار نمی كند. و حتی اگر اینكار را بكنند،  لطفاً، مردم باید در درون بیاندیشند كه آیا در جامعه خوب رفتار می كنید، كه شما وظیفه شهروندیتان را انجام می دهید یا نه. آیا به قانون حترام گذاشتید؟ یا از اینجور چیزها. چون گاهی یكی یا دوتا مرتكب كار اشتباهی می شوند، بعد مردم ضد كل گروه تعصب دارند.   
شبیه پلیس، آنها نیز انسان هستند. پلیس قدیس نیست. متاسفم، ای كاش بودند. اما اگر قدیس باشند، فكر نمی كنم كه بتوانند كار پلیس را انجام دهند.
پلیس آموزش داده شده است كه این نوع عملیات را انجام دهد.
و گاهی به كسی سفید یا سیاه، به طور اتفاقی شلیك می كنند، قصدشان كشتن نیست. تصور كنید. 
به نظر من كار پلیس حتی خطرناك تر از یك سرباز در منطقه رزمی است، چون سربازان، برای شلیك كردن خیلی نزدیك - به اصطلاح دشمنان نمی روند.  بیشتر آنها در پادگان یا چیزی پنهان  شده اند. آنها یه جایی در امان هستند. كم و بیش تا اندازه ایی در امان هستند.  
اما مامور پلیس، مجبور است كه فقط در چند متری رو در رو یا حتی مستقیماً رو در رو باشد. باید یك اتوموبیل را متوقف كند تا جویای تصدیق رانندگی شود، و تست تنفس‌ را به انجام برساند، اینكه آیا در حال مستی یا معتادی است كه رانندگی می كند یا نه. و او پهلو به پهلو است. در یه سری اخبار دیدم كه حتی راننده هم ماشه را كشید و درست اونجا به پلیس شلیك كرد. آیا شما این اخبار را دیدید؟ (بله، استاد.)         
بنابراین، پلیس همیشه در خطر است. و هیچكسی به این موضوع فكر نمی كند. آنها بیشتر در  شرایط خطرناكی هستند. بنابراین، زمانیكه آنها با به اصطلاح مظنون روبه رو هستند، و اگر مظنون کاری کرده باشد، منظورم بیشتر مورد شك باشد، آنگاه پلیس وقت فكر كردن ندارد. شاید فكر كند كه آن متهم می خواهد به همكارش شلیك كند، بعد او باید بلافاصله واكنش نشان دهد.
این كار تمرین  شده، و شبیه عمل خودكاری می شود، و آنها هیچ زمانی برای فكر كردن نداشتند. یا آنها یا مظنون جان بدر می برد. نمی توانند بلافاصله فكر کنند. آنها نمی توانند. توی ناحیه امنی نیستند تا فكر كنند. پس ممكنه شلیك كنند، و ممكنه یك اشتباه باشه. آنها نمی خواهند اینكار را بكنند. هیچ پلیسی نمی خواهد بطور تصادفی به مردم شلیك كند. (درسته آستاد.)  
این یك چیزی است كه محرك و باعث آن می شود.
چون آنها همیشه در خطر هستند.
مجبورند از خود محافظت كنند و از همكارانشان، و/ یا دیگران، تماشاگران یا آسیب دیدگان محافظت كنند. مجبورند از همشون محافظت كنند.      
بنابراین، ما باید همه این ها را مورد توجه قرار داده  و به پلیس شانسی دهیم. زیرا كه همه این چیزها وضعیت روحیه كاری پلیس را از تضعیف می دهد. هراسان می شوند، احساس غمگینی می كنند، احساس از کارافتادگی می كنند، احساس افسردگی می كنند.
از آنجا كه بسیاری از آنها واقعاً زندگی خود را در معرض خطر قرار می دهند تا به مردم كمك كنند و صادقانه اینكار را انجام می دهند. به این دلیل است كه آنها به نیروی پلیس پیوستند، تا به نیك كار كمك كنند و بدكار را وارسی كنند.  
بیشتر پلیس ها قبل از پیوستن به نیرو این ارمان ذهنی را دارند. وگرنه آنها یه كار دیگری می كردند.
و پلیس بودن، كارآموزی بسیار سختی است.
اینو می دانید؟ به اندازه ارتش است. و آنها به اندازه افراد ارتشی حفاظت ندارند. من پلیس نیستم؛ در حال حاضر در خانواده ام هیچ پلیسی ندارم، هیچ چی. فقط منصفانه و عادلانه صحبت می كنم. و امیدوارم هر كسی كه بر علیه پلیس رفته، لطفاً منو ببخشید.   


Comments are closed.

    Categories

    All
    Animals
    Daily Wisdom
    Diet & Health
    Inspiration
    Visions & Prophecies

Powered by Create your own unique website with customizable templates.
  • حکمت معنوی
  • حکمت روزانه
  • زبان
    • English/Vietnamese