The Peace Seekers
  • حکمت معنوی
  • حکمت روزانه
  • زبان
    • English/Vietnamese

معمای یین ویانگ  (The Enigma Of Yin And Yang)

8/29/2017

 
Picture
 
چرا اکثر مردم دوست دارند دوست پسر یا دوست دختر داشته باشند؟
این به این دلیل است که او( زن یا مرد)  فقدان یین (جنبه زنانه) یا یانگ (جنبه مردانه) را دارد.
ما با تمایل به یافتن خداوند متولد شده ایم.
قبل از اینکه موفق شویم، هر چه را که راحت تر است می پذیریم. برای این ما دنبال دوست پسر یا دوست دختر هستیم، یا ازدواج می کنیم.
       
هنگاهی که ما عاشق هستیم هر كدام به دیگری یین یا یانگ می دهد. بنابراین، هر دوی آنها خیلی شاد هستند، بسیار راحت و راضی هستند.
در نتیجه، زمانی که واقعاً عاشق هستید، واء، خیلی خوشحال هستید، زیرا شما بطور طبیعی اهدا می کنید، و آنگاه بطور طبیعی یین و یانگ دارید.
خدا ترتیبش را می دهد تا بین شما جریان داشته باشند.

با این حال، مردم گرایش دارند که بعداً فراموش کنند، و غیر طبیعی مي شوند. وقتی در یك مدت طولانی عاشق هستند، آنها از یکدیگر انتظار دارند.
با شادی بسیار در عشق بوده اند. زیرا انرژی یین و یانگ بطور طبیعی همدیگر را مجددا  از نو پر کرده است.
ناگهان، یك روز، آنها به این نوع احساس عادت خواهند کرد، فکر می کنند بخاطر شخص دیگر است که خیلی خوشحال هستند، نمی دانند که خدا آنها را بطور طبیعی شارژ می کند.

​وقتی شما فکر نمی کنید، خداوند این انرژی را بین دو تای شما همزمان و بطور طبیعی  جریان می دهد. و بطور طبیعی  شما را تکمیل می کند. در زمانی که فکر نمی کنید این به طور طبیعی داده شده است.
بنابراین هر دو نفر شما خوشحال هستید.
هنگامیکه شروع به فکر کردن می کنیم، آنگاه می گیم، "دلم تنگ شده"، دلم  برای شخص دیگر تنگ شده. ما فکر میکنیم بخاطرآن شخص است که خوشحال هستیم. سپس شروع به دلبستگی می کنیم و می خواهیم او را پهلوی خودمان پایبند بکنیم، آرزو داریم که این شادی را برای همیشه حفظ کنیم. درست مثل زمانی که به تازگی در عشق بودیم.

همانطور ما شروع به تفکر در این راه می کنیم، انرژی به يك انرژی محدود تبدیل می شود. ما فکر می کنیم این از طرف شخص دیگر به جای خداوند است.
از اینرو انرژی ناگهان قطع می شود، متوجه می شوید؟
قدرت افکار ما آنقدر قوی است که بر اساس آن هر چیزی برآورده می شود. بنابراین، هنگامیکه افکاراتان پدیدار میشود، سیسم منفصل شده است. 
  آنگاه دو نفر بهم تکیه می کنند، زیرا احساس مي کنند چیزی کم دارند!
آنها جستجو را ادامه خواهند داد.
ناتوان از دریافت رضایت،  آنها همدیگر را اسیر و مقید می کنند و بهم می چسبند و با هم در اعماق رنج نزول کرده و غرق می شوند.
در اصل، آنها دو کس بودند، حالا آنها بهم چسبیده انگار که آنها به یك تبدیل شده اند، اما باز با دو منیت
انرژیها بهم می چسبد، اما نه منیت ها! متوجه هستید؟
(استاد و همه می خندند) و پس اینجا مشکل شروع میشه.
هر یك از ما در ابتدا انرژی و منیت خودمان را داریم. زندگی خودمان را کنترل می کنیم، و صاحب خودمان هستیم.
قبل از شناختن شخص دیگر، همیشه بر خودمان مسلط بودیم. امروز من می خواهم تلویزیون نگاه کنم، یك عذای گیاهی خاصی را بخورم، و بدون توجه به کسی خودم مایل هستم انرا بخورم.
هنگامی که دو نفر با هم متحد می شوند و بعداً تبدیل به یك شده، مکمل همدیگر می شوند و با یكدیگر خوشحال هستند.
با این حال، منیت آنها تبدیل به یك نشده است.
هر دوی آنها به داشتن دو تا منیت خو نگرفته اند، و تنها از منیت انفرادی خود پیروی می کنند.           او(زن) می خواهد برود شنا کند. درحالی که او (مرد) ترجیح می دهد تلویزیون تماشا کند.
دو سر به سادگی هماهنگ نخواهند شد، واین می تواند خیلی دردسر آفرین باشد. اگر چه آگاهانه نیست، هر دوی آنها مایل هستند که رئیس باشند.
آنها فراموش کرده اند که حالا تمام سرمایه اشان در سرمایه گذاری یكسان است. (استاد و همه می خندند.) بعد، دو رئیس شروع به نزاع می کنند، چون که هر دو می خواهند مسئولیت به عهده داشته باشند.
بنابراین، این جایی است که عدم موفقیت ازدواج شروع می شود.
با ناخرسندی در عشق، نزاع ادامه می یابد، دو منیت فقط سعی می کنند رئیس شوند، دیگری را نابود کنند یا سرکوب کنند. همچنانکه هر دو آنها همین کار را انجام می دهند، مبارزه ها و آزار و اذیت هایی وجود دارد. 
            عشق از بین می رود، به دنبال آن انرژی نیز ناپدید می شود.
فیش اتصالی به بزرگترین منبع انرژی خداوند منفصل شده است. حالا، آنها تنها می توانند به خودشان تکیه کنند.
نیروی حیاتی آنها محدود شده است، بقدری  که احساس می کنند کاهش یافته است.
آنها شروع به سرزنش کردن یكدیگر می کنند: "تو دیگر مرا دوست نداری!" سپس آنها از نقایص یكدیگر  عیبجویی می کنند. "چرا تو اینطور شده ای..."
قبلاً، زمانی که توی نیروی حیاتی و سعادت فراوان بودند، هرگز هیچ عیبی ندیده بودند. حتی وقتی موهاش سفید می شد، آن قابل توجه نبود، نه حتی زمانی که كف اطاق سرتاسر از ریزش مو پوشیده شده بود. (استاد و همه می خندند.) انها به سهولت و در حال آواز خواندن "لا لا- لا..." "این مو زیبا است، من تو را دوست دارم... "   كف اطاق را جارو می زدند.
حالا، آنها طاقت ندارند که یك تك مو روی بالش ببینند. 
از اینجا و آنجا و هر جایی عیب میگیرند. این به دلیل این است که  دیگر خوشحال و راضی نیستند، همچنین بخاطردو منیت.
دو رئیس برای کنترل مبارزه می کنند.
از انجایی که هر دو آنها مایل هستند که مسئولت را به عهده بگیرند، مطمئناً یكی از آنها باید حذف شود.
 
به عنوان یك ممارست کننده معنوی جدید، بزرگترین ترس مان مجذوب شدن به برخی از مسیرهای مبنی بر فساد است.
مسیر های مبنی بر فساد، به معنی راه های جانبی زیان اور، نه لزوما نوشتن مانتراها، یا ذکر کردن هیو-لا-هوپ است. این قطعی نیست. مسیر های مبنی بر فساد به سادگی به معنای مسیری است که نمی خواهیم در ان گام برداریم.
ممارست کنندگان جدید به اندازه کافی پایدار نیستند تا بتوانند در مقابل گیرایی هوای نفس وشهوت مقاومت کنند، به اینصورت ضعیف تر خواهیم شد، و فراموش می کنیم که نیروی حیاتی را از جانب خداوند طلب کنیم.      
 
هنگامی که برای بر آوردن شادی مان به شخص ناتوان دیگری توکل میکنیم، کارمان تمام شده است.
زمانی که از پا در افتاده ایم، ممارست معنوی ما از بین رفته، نه یك اینچ بیشتر پیشرفت دارد.
به همین دلیل است که مردم باستان به ممارست کنندگان توصیه می کردند تا راهب شوند. تندیل به یك راهب شدید، بهتر است که دیگر به دختران نگاه نکنید.
یك گفته هندی است: حتی یك دختر هفتاد ساله، بدون دندان، بی مو، روی تختش در حال مرگ، باز به او نگاه نکنید. 
آنها به تا این اندازه می ترسیدند، درك می کنید؟
بخاطر این است که، آنها می ترسیدند که ممارست کنندگان جدید نتوانند ذهنشان را ثابت نگهدارند. زمانی که ربوده شود، نزدیکی و ارتباط آنها با خداوند قطع می شود.
 بدون ارتباط، او فکر خواهد کرد که شحص دیگر می تواند به او شادی ببخشد. به این دلیل نیروی حیاتی آنها کمتر می شود، بخاطر اینکه به یکدیگر متکی می شوند.
با دیدن اینکه شما به شخص دیگری تکیه می کنید، پروردگار می گوید، "بسیار خوب! به من دیگر نیازی نداری! خدا حافظ! "
این یك سیستم طبیعی و" اتوماتیک" است
 
آنچه را که تقاضا میکنید دریافت می کنید.
از اینرو کتاب مقدس انجیل می گوید:
  اگر به جانب خدا دعا کنید، و قلمرو سلطنت درون خودتان را پیدا کنید، همه چیز بر شما افزوده خواهد شد. اگر همه چیزی را که طلب می کنید یك جرعه جزئی ناچیز است، در اینصورت آن چیزی است که دریافت می کنید،
این روش در سیسم اتوماتیكی است.
به همین دلیل است که مردم دنیا نمی توانند خدا را پیدا کنند.
 
آنها هر روز کتب مقدس بسیاری را می خوانند، اما نمی توانند هیچ کسی را ببینند. برای آنچه دعا می کنند پاسخ نمی گیرند، متوجه هستید؟   
   آنها به مردم یا به کلمات حکاکی شده یا نوشته های تایپ شده اعتماد می کنند.
در این مورد پروردگار چه می توانند انجام دهد؟
هنگامی که عاشق شخصی هستیم، نیروی حیاتی مان با نیروی حیاتی آن فرد دیگر متحد خواهد شد، مجزا نیست. بدون قابلیت جدایی اما با دو تا سر. 
وقتیکه دو سر به جهت های متفاوت می روند، مشکل بزرگی وجود دارد، که باعث نزاع و بحث میشود.
حالا، شما متوجه می شوید چرا اختلاف ها وجود دارند؟
هر دوی آنها می خواهند رئیس باشند.
گاهی اوقات عمدی نیست، عمدی نیست، فقط یك عادت است. ما از زمان تولد تا این لحظه، بیست یا سی سال به مجرد بودن عادت داشتیم. همیشه تنها گام  برداشته، تصمیمات خود را می گرفتیم، تعین زمانی که می خواستیم غذا بخوریم و چه وقتی به توالت برویم. (خنده) اه! این باز قابل مذاکره است! 
اما، در بیشتر موارد گفتگو ها موثر نخواهد بود، 
هر یك  معتقد بعدالت و تقوی خود صراحتا مدعی آن هستند.
گاهی اوقات، ممکن است عمدی نباشد، تنها یك عادت است، نمی دانند که باید طرف دیگر را نیز                                                      در نظر بگیرنند.
به این دلیل بیشتر ازدواج ها و عشق ها در یك مرحله خاص گسیخه خواهند شد.
 
واقعاً نمی توانیم مردم بیرون را برای اینکه امروز عاشق می شوند اما فردا دیگر عاشق نیستند، امروز ازدواج می کنند و سال بعد طلاق بگیرند، مقصر بدانیم ...
آنها واقعاً وضعیت ذهنی و این نوع سیستم را درك نمیکنند.
زمانی که دو نفر در عشق هستند، آنها یكدیکر را مجددا پر می کنند. یكی انرژی یین را فراهم می کند و دیگری انرژی یانگ را فراهم می کند. اه!
بسیار شفابخش و لذت بخش است و این چنین شما خو می گیرید.
این به این دلیل است که انسان ها نیز معرف خدا هستند، آنان با یك ژنراتور قدرتمند مشابه به آن که خداوند دارد، مجهز شده اند! 
بنابراین هنگامی که آن شخص شما را دوست دارد، همانند عشق خداوند به شما است، بنابراین شما بسیار خوشحال هستید. اگر هر دو شما یکدیگر را دوست داشته باشید، هر دوی شما کاملا شاژ خواهید شد، درست؟
شما ممکن است متوجه شده باشید که افراد عاشق مانند احمق ها بنظر می رسند، به هیچ چیز اهمیت نمی دهد.
(استاد و همه می خندند.)
 
درناك ترین لحضه زمانی است که آنها جدا شده اند و یا عشق از بین رفته است. به نظر می رسد که نیروی حیاتی از دست رفته، جریان الکتریکی به طور ناگهانی گسسته شده است، از اینرو بسیار دردناك است.
به این دلیل است که مردم دوست دارند به خاطر شادی درعشق باشند، واقعاً، خوشی و سعادت بخاطر شخص دیگر نیست. اما در حقیقت بخاطر این است که انرژی حیاتی مجددا شارژ شده بود.
اگردر ابتدا به سمت مقتدرترین ژنراتور نیرو که برای استفاده ابدی ما می باشد، برویم، نا امید نخواهیم شد.
 
بعد از اینکه خودمان را موزون و ثابت کرده ایم! عیبی ندارد که عاشق شویم. اشکالی ندارد که یك همسر داشته باشیم. من فقط می ترسم که شاید در آن زمان دیگر کسی را نخواهیم.
عیبی ندارد که یك همسر داشته باشیم یا همسری را نداشته باشیم.
اگر یك منیت بیشتر داشته باشید، فقط بیشتر رنج اور است. درغیر اینصورت شما فقط یك منیت دارید،
ارزش زحمتش را ندارد که دو تا منیت داشته باشید. 
در خواب شب، یكی از شما می خواهد پنچره ها را باز بگذارد، دیگری می خواهد که آنها بسته باشند. یكی ترجیح می دهد که چراغ را روشن بگذارد، دیگری می خواهد آنها خاموش باشند.
حتی چیزهای بی اهمیت می تواند باعث اختلاف شود، درست؟ 
 
پس از داشتن یك نوزاد وضع حتی واخیم تر خواهد شد. یكی مایل است که كودك به این طریق رفتار کند، دیگری به راه دیگری مایل است. یكی به کودك این را یاد می دهد، دیگری یك چیز دیگری را یاد می دهد. 
هیچكدام مایل نیستند که تسلیم شوند، هر دو فکر می کنند که حق با آنهاست، بخاطر اینکه آنها هر دو خدا هستند. من متاسفم! (استاد و همه می خندند.)
در واقع، نیمه دیگر روح ما در این دنیا یافت نمی شود. تنها زمانی که خود حقیقی مان را یافتیم، آنگاه نیمه دیگر روحمان را پیدا کرده ایم.
بنابراین، حتی زمانی که ازدواج ما موفقیت آمیز بوده، ثروتمند و وافر در هر چیزی در این دنیا باشیم، باز احساس می کنیم که چیزی را کمبود داریم.
این به این دلیل است که  یك نفر نمی تواند انرژی کافی برای احیای شخص دیگر داشته باشد، مگر آنکه متوجه شویم که نیروی حیاتی هر دو طرف واقعاً از کجا می آید!
آنوقت مجبور نیستیم که در مورد محروم شدن از تامین عرضه مان نگران باشیم.

شاید گفتن آن آسان باشد، اما فهمیدن آن دشوار است. حداقل شما باید یك ایده در این مورد داشته باشید، و پس از آن هر روز بیشترین سعی اتان را برای ممارست ساعیانه انجام دهید. 
نیروی اراده مان قوی تر خواهد شد، و هر چیزی که آرزو می کنیم به حقیقت خواهد پیوست. این زمانی است که ما  توانایی خدا و قدرت معجزه نامرئی را در تصرف داریم. آنوقت به ذکرهیچ مانترای نیاز نیست. 
واقعاً در مورد آن فکر کنید و شما همه چیز را خواهید داشت.
​


ــ نقل قول از استاد اعظم چینگ های،
 ۱۰ ، در مرکز هیشو، تایوان  Oct ,۱۹۹۴
استاد داستان می گویند، اخبار ۳۹

Comments are closed.

    Categories

    All
    Animals
    Daily Wisdom
    Diet & Health
    Inspiration
    Visions & Prophecies

Powered by Create your own unique website with customizable templates.
  • حکمت معنوی
  • حکمت روزانه
  • زبان
    • English/Vietnamese